جای خالی تفکر
استاد کلانتری عزیز در پست های اخیرشان در مطلبی با عنوان:
«کلید موفقیت وبلاگ شخصی» یک روش کاربردی معرفی می کنند که دوست دارم آنرا قاب بگیرم. هر کس می تواند آن را به کار بگیرد.
آنجا که می گویند:
«کلید موفقیت وبلاگ شخصی از نظر من، در سرعت و کیفیت انتقال آموختههاست.
مثلاً من برای نوشتن در وبلاگم، چنین دستورالعملی را در ذهنم ساختهام:
-مداوم و مداوم بیاموز.
-از آموختههایت یادداشت بردار.
-یادداشتهایت را مرور کن و به آنها بیندیش
-دربارۀ افکاری که با مرور آموختهها به ذهنت میرسد بنویس.
-از دل نوشتههایت محتوای خوب و کاربردی بیرون بکش و منتشر کن.
(و چه بهتر که آنچه مینویسی دربارۀ یک موضوع مشخص و ثابت باشد)»
خب من این دستورالعمل الهام بخش ایشان را که خواندم کلی ذوق کردم و دیشب آنرا تا حدودی عملی کردم، و عاشق آن قسمت اندیشیدنش شدم: «یادداشتهایت را مرور کن و به آنها بیندیش».
به نظرم تفکر و اندیشیدن در زندگی های خیلی هامان تعطیل است یا کمرنگ است.
من از تفکر کوتاه دیشب مزه ی آفرینش را مزمزه کردم، دیشب با لحظاتی اندیشیدن مرتبه ی انسان بودنم را بیشتر درک کردم.
دوست دارم باز هم بیندیشم.
با خودم قرار گذاشتم از این به بعد در دفتر ثبت فعالیت های روزانه ام فعالیتی به اسم تفکر بگذارم و در آخر شب که برنامه ام را محاسبه می کنم، در کنار اینکه چقدر خوابیدم چقدر نوشتم، چند ساعت مطالعه کردم، چقدر زمان سوزاندم، چقدر اندیشیدم را هم حساب کنم.
این گونه رسما تفکر را به زندگی ام دعوت می کنم. و با ثبتش موجودیتش را روزانه قدر می نهم و رزومه ی قدرت تفکرم را هر روز قوی تر می کنم.
باشد که جای خالی تفکر را با چیزی غیر خودش پر نکنیم.