بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

۲۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

تا حالا پیش اومده که احساس کنید زمان کافی واسه انجام دادن کارهاتون ندارین؟ یا احساس کنید دلیل اینکه نمی تونید یه کار خاص یه برنامه ی خاص رو اجرا کنین کمبود زمانه و در پی این باشین که زمان ذخیره ای بری این برنامه ی خاص پیدا کنین؟

دست به کار میشید و با یه تغییراتی زمانتون رو مدیریت میکنین و یک وقت ذخیره ای پیدا می کنین. حالا که وقت کافی برای انجام اون کار خاص یافتین اما همچنان آن کار انجام نشده و عملا شما قدمی برای انجام آن بر نداشتین!

من زیاد پیش اومده که در چنین موقعیتی قرار گرفتم و بعضا آن کار رو هم خیلی دوست داشتم ولی حوصله ی انجامشو نداشتم گاهی خسته بودم گاهی افکار دیگه ای به ذهنم می اومد که شاید مضر هم بودن ولی به دنبال اون افکار میرفتم و در نهایت اون کارم انجام نمیشد.

داشتم کتاب شش ماه برای رسیدن به شش رقم رو میخوندم که در فصل نهش جواب این ابهاممو گرفتم جواب یک چیزه: "انرژی"

مسئله مدیریت زمان نیست مسئله مدیریت انرژی است، بدون داشتن انرژی عملا نمی تونیم هیچ کاری انجام بدیم حتی اگه زمان رو بخریم. درواقع زمان یک فاکتور بیرونیه و انرژی یک فاکتور درونیه. داشتن انرژی مهمترین فاکتور برای رسیدن به موفقیته. داشتن انرژی عملکرد میاره نه عملکرد معمولی که عملکردهای بزرگ و چشم گیر.

این انرژی از کجا میاد؟

توی کتاب سه انرژی جسمانی، عاطفی و ذهنی رو به عنوان منابع انرژی ذکر میکنه که باید این سه منبع در جهت مناسب بازسازی بشن تا اترزی لازم کسب بشه. مثلا برای انرژی جسمانی دو فاکتور تغذیه و ورزش خیلی مهم اند که باید بهشون توجه بشه. و واسه انرژی عاطفی باید هوش هیجانی رو کنترل و تقویت کرد و برای انرژی ذهنی باید ورودی های ذهن رو مدیریت کرد و غذای مناسبی به ذهن داد.

 

و در نهایت با استناد به این کتاب در ادامه ی  جملات قبل: "داشتن انرژی مستمر کلید استمرار در کار است" تلاش میکنم که با بهینه کردن منابع انرزیم از انرژی مستمری بهره مند بشم که اون انرژی پشتوانه استمرار و جاوید بودنم در نویسندگی که علاقه ی زیادی بهش دارم باشه.

 

 

یه استادی داشتم در رشته مون متخصص و با تجربه بود، من و رفیقم خیلی قبولش داشتیم آخرین باری که می بینیمش می ریم پیشش ازش یادگاری میخایم: استاد چیکار کنیم مثل شما توی رشتمون پخته بشیم استادم فرمودند:

 

"بخوانید و بخوانید و بخوانید"

 

حالا من یک هفته ای هست با یه استاد فرهیخته ی دیگه (استاد شاهین کلانتری) در زمینه ی نویسندگی آشنا شدم، از طریق مدرسه ی نویسندگی شان.

تا این لحظه حضور در مدرسه نویسندگی و نشستن پای درس های استاد در قالب های متنوع فیلم، متن، تصویر و جرعه جرعه نوش کردن جان کلام و قلم ایشان همون سوال را این بار از استاد نوشتن می پرسم و حتم دارم پاسخی که به من میدن در شروع کارم این باشه:

 

"بنویسید و بنویسید و بنویسید"

 

و من هر روز نوشتمو نوشتمو نوشتم در همین یک هفته ی آغازین و چه ایده ها و چه شاهکارها و چه آفرینش ها و چه لذت ها که مهمان زندگیم نشد.

یک ایده ای رو قبل آشنایی با استاد توی ذهنم می چرخوندم ولی راهی برای عملی کردنش نمی دیدم و فقط بلغور ذهنی بود و بس.

تا اینکه با توصیه ی آزاد نویسی استاد به ایده م جامه ی عمل پوشاندم.

 

حالا در موردش صحبت ها خواهم کرد و این خونه رو بیشتر برای اون ایجاد کردم و هم چنین به عنوان یکی از مصادیق بنویسید و بنویسید و بنویسید.