بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

گربه صفتی

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۳ ب.ظ

 

گربه صفتی از نظر من چهار فاکتور دارد:

 

اول: خوبی های دیگران را ناچیز شمردن

دوم: خوبی های خود را زیاد دیدن

سوم: بدی های دیگران را بزرگ دیدن

چهارم: بدی های خود را کوچک شمردن.

 

کسی که این صفت را دارد اصطلاحا قدر نشناس، ناسپاس یا نمک نشناس است.

 

اگر خوبی از دیگران ببینند معمولا در نظرشان کوچک می آید مثلا اگر برایشان املت بپزی ممکن است با خود بگویند حالا یه املتی پخته کوه که نکنده در صورتیکه همان املت زحمتی حتی کم پشتش خوابیده و شایسته ی تشکر است.

 

اگر شوهری برای همسرش در تولدش بخاطر مشکلات مادی نتوانسته طلایی یا هدیه ای گران قیمت بخرد در عوض برایش هدیه ای که ارزش مادی اش چندان زیاد نیست را گرفته، یک همسر قدرشناس این گونه استقبال خواهد کرد:

 

_ووووووی عزیزم ممنون که به یادم بودی، اصلا یادم نبود امروز تولدمه حسابی سورپرایزم کردی، واااای چه شاخه گل خوشکلی، واستا هدیه تو باز کنم.

چه روسری خوشکل و خوش رنگی، آفرین به همسر خوش سلیقه ی من. ممنونم ازت نمی دونی چقدر خوشحالم کردی. حالا که تولدمه میخام امشب شام دست‌پخت تو رو بخورم، بفرما آشپزخونه که حسابی گشنمه. 

 

شوهر خانم با سر توی آشپزخونه با غذای آماده روی گاز سورپرایز می شود.

 

+غذا که درسته خودت غذا پختی که

_شوخی کردم خواستم اذیتت کنم.

 

 

 

حالا برخورد یک خانم قدرنشناس:

 

+تولدت مبارک عزیزم، تقدیم با عشق. 

_ممنون، امروز همراه اول بهم خبر داده بود می دونستم تولدمه

+ (خودگویی شوهر: یکی نیست به این همراه اول بگه لااقل آخر شب باخبر کنه، شارژ هدیه رو تا 24 ساعت بعدش که میشه استفاده کرد، کلا میزنه سیستم سورپرایز زن و شوهرا رو به هم میریزه) 

 

_گلش مصنوعیه؟ 

+آره خودم انتخابش کردم 

+خب حالا بیا شمع ها رو فوت کن و ببینیم چه هدیه ی قشنگی منتظرته. 

 

_روسریه؟ (خودگویی: مردم شوهر دارند، ما هم شوهر، شوهرای مردم چیا که برا زناشون نمی خرند، آخه کی حالا روسری کادوی تولد میده، حرصم میگیره همچی با ذوقم میده انگار که داره شمش طلا هدیه میده، فراموش کرده سه سال پیش براش با چه زحمتی ساعت گرون قیمت خریدم) 

 

+ چی شد دوستش نداری؟ 

_نه خوبه (چقدر پر روست انتظار داره دوستش داشته باشم، نگاه کن چه بدرنگ و بدجنسم هست، مثلا رفته از روسری گرون قیمتا هم خریده ولی عوض اینکه سبز یشمی بگیره رفته سبز رنگ پسته ای گرفته) 

+احساس کردم خوشت نیومد. 

 

_نه بابا خوبه، خب بریم رستوران غذا بخوریم امشب تولدم بود دیگه غذا درست نکردم گفتم بریم بیرون. 

+رستوراااان؟ (خودگویی: من اگه پول رستوران رو داشتم برات اون پالتوی قشنگی که چند وقت پیش چشتو گرفته بود می خریدم نه روسری رو، کاش یه کم درک کنی که وضعیت مالیمون با این قسطایی که داریم چقدر بغرنجه) 

_آره برم آماده شم؟ 

+من امروز خیلی خسته ام، توی شرکت کارها خیلی به هم پیچیده بود، واستا خودم یه غذای خوشمزه می پزم

 

خدا نکند با یک قدرنشناس (گربه صفت) وارد یک بحثی شوید اگر یک کوتاهی در حقشان بکنی آن لحظه همان را آنچنان بزرگ می بینند که کل خوبی های گذشته ات از نظرشان محو می شود و آنچنان آتشین با تو مشکل پیدا می کنند که انگار دشمن خونی شان هستی و ممکن است شخصیتت را بزند با خاک یکسان کند و حسرت خوبی های انگشت شمارشان را می خورند که در حق تو کرده اند که آرزو می کنند کاش اینقدر خوبی برایت نمی کردند.

 

برعکس اگر همان کوتاهی و قصور را آنها در حق دیگران بکنند اینچنین بزرگ نمی بینند، گاهی آنقدر ناچیز برایشان است که اصلا آن بدی به نظرشان نمی آید و از چشمشان پنهان است. 

 

کسانی که این صفت را دارند از درون خود خیلی دورند و معمولا با دو صفت دیگر هم همراهند یکی منبع کنترل بیرونی که در نظریه جولیان راتر در موردش توضیح داده و پست مستقلی را می طلبد و دیگر انتقاد پذیری ضعیف. 

 

این ها برداشت خودم هست بر اساس مواردی که دیدم و این سه صفت را با هم داشتند. 

 

نمک نشناسی و ناسپاسی را چرا گربه صفتی می گویند مگر گربه ها چطورند؟ 

 

در جایی می شنیدم که داشت گربه و سگ را با هم قیاس می کرد میگفت وقتی غذایی در دست داری گربه ی گرسنه چشمش فقط به غذای در دست شماست وقتی غذا را بهش دادی سریع بر می‌دارد و در می رود ولی سگ به نشانه ی تشکر دمش را تکان می دهد. بعلاوه اینکه نسبت به صاحب غذا وفاداری نشان می دهد. 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">