بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

جی ممورایز

شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ب.ظ

 

ترم یک یا دو زبان انگلیسی جزء واحدهای عمومی مان بود. از همانجا من با زبان تا حدودی ارتباط برقرار کردم. بیشتر لغت زبان می خواندم با 504 واژه آشنا شدم و کتابش را تهیه کردم، لغاتش را در فلش کارتهایی برای خودم می نوشتم.

 

علاوه بر آن یک فرهنگ لغت فارسی به انگلیسی داشتم که لغاتش را یادداشت می کردم گاهی خانواده هم کمک کارم می شدند و برایم لغت می نوشتند، یا کاغذها را با قیچی برایم آماده می کردند.

 

آنقدر خودم را غرق لغات می کردم که با تمرکزی که می کردم سرعتم هم در خواندنشان بسیار بالا می رفت روزهایی بود که صدتا واژه ی جدید را در زمان کوتاهی یاد می گرفتم و سعی می کردم آنها را وارد جعبه لایتنر کنم تا با مرور به موقعشان فراموش نکنم و آن یادگیری اولیه ام به هدر نرود، چون زیربنای علمی جعبه لایتنر بر اساس زمان بندی که در منحنی فراموشی در نظر گرفته ساخته شده.

 

خب به مرور حجم لغاتی که نوشته بودم زیاد می شد و جعبه لایتنر نیم وجبی آماده، کفاف آنها را نمی داد. بنابراین خودم یک جعبه لایتنر دستی درست کردم بوسیله یک کارتون کفش و پنج خانه اش را هم با کاغذهای رنگی ضخیم از هم جدا کردم.

 

اما این جعبه یک مشکلی داشت موقعیکه از خوابگاه به خانه یا از خانه به خوابگاه می رفتم باید با خودم حمل می کردم و آن جعبه کفش گنده هم مشکل ساز بود، پدرم برای رفع این مشکل کلی پاکت نامه ی آبی رنگ  برایم خرید. و فلش کارت ها را درون آنها جا می دادم، خانه های اول که لغات بیشتری داشت بیشتر از یک پاکت لازم داشت.

 

حال این همه پاکت چطور با هم قاطی نشوند؟

پشتشان با خودکار و ماژیک آدرسشان را نوشتم مثلا نامه ی 2 از خانه ی 4.

 

حال این پاکت های درباز چه تضمینی بود که یک لغت از تویش بیرون نیفتد؟ چسب که نمی شد چون هر روز باید ردیف آخرشان را مرور می کردم. بنابراین باز پدرم پیشنهاد داد با نخی دورشان را بپیچیم تا پاکت ها لغات را محکم نگه دارد.

خلاصه خانوادگی نخ پیچان به دور پاکت ها بودیم.

 

بعد دانشگاه هم تا مدت ها آن پاکت ها را داخل جعبه لایتنر دستی داشتم و با کاغذهای رنگی از هم جداشان می کردم. البته که فقط خودم می فهمیدم چی به چیه، هیچ کس دیگر از آن سر درنمی آورد. وای به حال روزی که کسی از سر کنجکاوی یک پاکت از آن پاکت های همرنگ را بر می داشت دیگر جایش را نمی یافت.

 

گذشت وارد دوره ی ارشد شدم.

 

یک روز دقیق یادم نیست تصادفی بود یا به دنبالش می گشتم در گوگل با نرم افزار جعبه لایتنر آشنا شدم. انگار که بهشت را به من دادند. سریع نصبش کردم و همان موقع طرز کارش را یاد گرفتم.

 

عالی بود همان بود که من می خواستم. لغات 504 را داشت، کل لغات دبیرستان را داشت، لغات عمومی داشت و چند دسته بندی معروف دیگر. و بعلاوه این قابلیت را هم داشت که بی نهایت لغت و دسته را کاربر بتواند اضافه کند. همچنین زمان بندی دلخواه را هم کاربر می توانست تنظیم کند یعنی اگر با زمانبندی پیش فرض لایتنر مشکلی بود می توانست زمان های مرور را با فاصله ی کمتر یا بیشتر تنطیم کند.

 

چی بهتر از این.

آن دردسرهای نوشتن و حمل و نقل جعبه لایتنر بیرونی را هم نداشت.

جعبه لایتنر هر روز باید مرور شود و اگر یادگیری زبان در اولویت کسی باشد، لازم است سیال شود.

 

این نرم افزار دوست داشتنی و بسیار کاربردی را به شما معرفی می کنم.

 

برای یادگیری لغت زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر یا هر مطلب آموختنی دیگری که بخواهیم با مرورهای نظام مند در زمان مناسب به حافظه ی بلند مدتمان بسپاریم، می توان از آن استفاده کرد.

 

اسم این نرم افزار، نرم افزار جعبه لایتنر حرفه ای (JMemorize Professtional Leitner Box) است.

 

می توانید آنرا از لینک زیر دانلود کنید:

 جی ممورایز

 

البته تا جایی که اطلاع دارم نسخه ی دسکتابش فقط موجود است.

 

  • Fatima ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">