بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

شخصیت های دوروی مثلا یکرو

جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۵۷ ب.ظ

 

در اردوی راهیان نور در قسمت عقب اتوبوس نشسته بودم، در مسیر یک نفر برایمان رمان عاشقانه می‌خواند، خسته می شد کسی دیگر می‌خواند. 

 

هنوز اوایلش بود و شخصیت های رمان با هم ازدواج نکرده بودند و لحظات شیرینشان را می شنیدیم که ناگاه یکی از نابلدها آمد و زد کاسه کوزه بساط ذوق مرا به هم زد. 

 

_بچه ها این رمان زندگی فلان شهید طلبه است 

+ای کوفت ای درد

 

یعنی با همین جمله به خلاصه ترین شکل ممکن ته رمان را گفت. و جزئیات دیگری هم گفت که الان یادم نیست، ولی قشنگ یادم هست که آن لحظه دوست داشتم کله طرف رو بکوبونم به شیشه ماشین یا کلمو بکوبونم به کلش یا کله خودمو بزنم به جایی از حرص... 

 

دیگر ادامه ی رمان را گوش نکردم موقعی برایم جذاب بود که ذره ذره خود نویسنده مرا با آن قلم شیرینش با ادامه و آخرش آشنا می‌کرد. 

 

شخصیت آن نابلد در جوانب دیگر هم خیلی مستقیم بود.

 

کمی از این شخصیت های مستقیمِ بد سلیقه ی زبانْ تند بگویم.

مرادم آن تیپ افرادی است که افتخارشان رک بودنشان است. 

همیشه از اینکه در جلوی فردی عیبش را می‌گویند از خود راضی اند و به به و چه چه می فرستند به این رک بودنشان و أه أه و پیف پیف می فرستند به آدم های دورویی که پشت افراد عیب‌جویی می‌کنند.

بنابراین خود را یکروی صادق و آنها را منافق دوروی مکار می شناسند. 

 

اما با همه ی این سنگ یکرویی به سینه زدن و تنفر از دورویی و پشت فرد حرف زدن، در کمال ناباوری می روند و تا دلشان بخواهد، تا جایی که عقده گشایی شود عیب‌جویی می‌کنند حتی بیشتر و با کیفیت بهترتر از آن منافق مکار. و عیب جویی را به کمال خود می رسانند. وقتی از آنها می پرسی که

 

+فلانی چرا پشتش حرف می زنی؟ تو که... 

_جلو روشم گفتم 

+جلو روشم میگی که پشتش می زنی؟ 

 

 

از لحاظ آنها این یعنی یکرویی. 

 

خب آن دورو که یک قدم از تو جلوتر است فقط پشت می زند، تو هم جلویش هم پشتش می زنی، اگر زبان گرمی می داشتی و بلد بودی چطور انتقاد کنی و آن جلوی رو گفتن هایت موثر بود و آتش به دل طرف نمی زد به هر حال، اما تو که در جلو گفتن ها به فکر عیب گویی دوستانه و دلسوزانه و با هدف اصلاح طرف نیستی و در صدد عیب‌جویی و پیاده کردن خشمت برطرف هستی و یا هر انگیزه ای غیر از اصلاح در سرت هست. 

 

 تو نباید کلمه رک بودن را یکرو بودن را به خودت ببندی و آلوده اش کنی. 

یا خود را یکرو جا زدن در چشم ها ماسکی شده بر دورو بودنت؟

 

 آن یکرویی یک روست که فقط در جلوی رو بگوید آن هم با لطافت و ظرافت و ملایمت تا خاطر عزیزی خراشی برندارد. 

 

چنانچه با هدف خیرخواهانه عیب طرف را می‌گویی اما بدسلیقگیت در انتخاب واژه ها و یا لحن بیان و یا سبک گفتن هویداست و هیچ اثری در طرف نمی‌گذارد که گاه نتیجه ی عکس هم می دهد، خب برو اصول انتقاد کردن را یادبگیر آقاجان. 

 

اگر مستقیم گفتنت همراه با قضاوت نیست همراه با سرزنش نیست، نصیحت گونه نیست، تحقیرآمیز نیست توهین ندارد بی احترامی ندارد آن وقت تازه یک بیان خشک برهنه است که باید با لطافت های کلامی آراسته شود و با در نظر گرفتن مختصات شخصیت طرف گفته شود.

 

قشنگ ترین حرف ها در لحن خشونت آمیز آب می شود. 

بالاترین نیت های خیرخواهانه در لایه های کنایه آمیز گفتن محو و نابود می شود. 

 

البته که کنایه داریم تا کنایه گاهی کاربلد سنجیده ای تنها در چارچوب کنایه ای تاثیر مثبت و سازنده را می بیند.

 

در هر صورت عیب گفتن اغلب مقاومت زاست، مستقیم گفتنش هم، به اندازه کافی سخت و خشن هست، اگر با زیبایی های زبان مزین نشود مثل هدیه ی بی کادو می ماند. 

 

وای به حال روزی که با مقاصد غیر اصلاحانه و نشات گرفته از کمبودهای درون باشد... 

 

  • Fatima ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">