بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

نامه ای به پسرم

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۲:۲۵ ب.ظ

سلام پسر عزیزم

حالت چطور است؟

 امیدوارم که همیشه قبراق باشی و با انرژی.

من دلم خیلی برایت تنگ می شود حتی همین الان که نیامده ای و جشن بودنت را هیچ کداممان تجربه نکرده ایم. البته آن موقع هم دلتنگت خواهم بود. چون این گونه ام وقتی دلم برای یک نفر تنگ می شود وقتی می بینمش دلتنگ ترش می شوم.

پسر خوبم.

تو خیلی شجاع هستی خودت میدانی، این شجاعتت این جسارتت این جراتت را می دانم که درست مصرفش می کنی.

پسر شجاعم

 تو خیلی قوی هستی خودت میدانی که قدرت زیادی در وجودت هست. می دانم که این قدرتت را بجا استفاده می کنی.

پسر قوی ام

 تو خیلی عزیزی این را همه می دانند، امیدوارم این عزتت را همیشه همراه خودت داشته باشی و سرت را پیش هر کسی خم نکنی.

پسر عزیزم

 تو خیلی بزرگ هستی، این بزرگیت را شاید خودت تصدیق نکنی ولی پیگیری کن تا به ریشه ی این بزرگیت برسی و خودت را خرج کوچک ها نکنی.

پسر بزرگم

 تو همیشه مهربانی این رأفتت را من تحسین می کنم. می دانم که با خانواده ات همیشه با رقت و خوش اخلاقی برخورد خواهی کرد.

پسر مهربانم

 تو مایه ی افتخار من هستی، همیشه از وجود پربرکتت سرشار می شوم.

بهترین لحظه ام آن موقعیست که به چشمانت خیره می شوم و محبتت تمام وجودم را می گیرد.

من باز هم برایت می نویسم.

 

مادرت

سال ها قبل تولدت.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">