بنویسید و بنویسید و بنویسید

بنویس تا رشد کنی

۳۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

برگه ی نامه را برداشتم. به چه کسی نامه بنویسم؟

به کی؟ به کی؟ به کی؟

به... به... 

به ... دخترم

 

سلام دخترم!

من این نامه را هنگامی برایت می نویسم که هنوز نیامده ای و دنیا منور به حضور شیرین و بانشاط تو نشده است. در این هنگام نه تنها مادر که حتی هنوز همسر هم نشده ام.

اما الان دوست دارم برای تو، برای تو جگر گوشه ام که سال ها بعد پا به این دنیا می گذاری چند خطی بنویسم.

دختر قشنگم!

تو نامی زیبا داری، این نام را برایت انتخاب کردیم تا همان طور که اسمت زیبا و اصیل است که با آن همه جا شناخته می شوی و ظاهر هویتت را می سازد، هویت اصیلت و درون وسیعت نیز همین طور زیبا و بامسما بماند و جامعه و محیط بی هویت و بی مسمایت نکند که تو به اسم وزین انسان زیبنده شدی این ارث را حیوان ندارد اما بعضی از هم جنس هایت پایین تر از مرتبه وحوش تنزیل درجه میگرند.

دخترم خیلی حس خوبی دارم که صدایت می زنم و تو را که هنوز نیامده ای خطابت می کنم. و با عشق با تو سخن می گویم. تویی که وجودت سراسر عشق است. هنوز نیامده ای ولی می دانم هر وقت بیایی وجود مرا مثل خودت سراسر عشق و شادی و شور زندگی می کنی.

دختر عزیزم تو دردانه ی دل منی! تو یگانه ای! مهربانی!

عزیز و محترم و  بزرگی برای من و برای خالقت. او که تو را نه چون من، نه چون خودت که بیشتر از ما دوستت دارد و از تو به تو نزدیکتر است.

نازنین قلبم!

این چند سطر کوتاه را برایت نوشتم و باز هم می نویسم تا آن هنگامی که بزرگ شوی، مادر شوی و تا آن هنگام که من حضور داشته باشم و در توانم باشد.

باز هم برایت می نویسم.

مادرت

سال ها قبل تولدت

استاد کلانتری روی وبلاگ نویسی روزانه خیلی تاکید دارند حتی الان بعد چند سال هرروز نوشتن باز هم قاطعانه تر توصیه دارند که هر روز بنویسید.

 

برای اینکه به این عادت دوست داشتنی قشنگ پایبند باشم، برای شروع امروز اول شهریور با خودم در حضور شما دوستان عهد میبندم که تا آخر شهریور حتما ٣١ پست را بنویسم.

 

و چنانچه هر روز نوشتم یک سوری به خودم بدهم و اگر روزی ننوشتم اولا قضایش را بجا بیاورم در ثانی کفاره اش را پرداخت کنم (محرومیت از چیزهای محبوبم).

 

این اجبار انتخابی را دوست دارم چون با این چالش هر روز ذهنم پرسان و جویان ایده برای نوشتن میشود، و درنتیجه یا مرا به مطالعه وا می‌دارد یا نگاهم را به پدیده ها تغییر می‌دهد و در عین حال تحلیل و خلاقیتم را تقویت میکند، و ذوق سرشاری به من می‌دهد و در یک کلمه مرا رشد می دهد. 

من در حال حاظر مشغول مطالعه هستم. و تا یک بسته ی پستی بدستم برسد طی چند روز آینده به شدت مشغول خواندن سایت استاد کلانتری هستم.

از آموزش های ایشان در پست­ های سایتشان هر چه را که به عنوان یک تمرین بتوان انجام داد استخراج کردم و همچنان می کنم.

خب من این تمرین­ها را جهت اینکه ساده ­تر و بهتر بتوانم انجامشان دهم، به شکل بازی درآوردم.

به این صورت که هر تمرین را  روی کارت هایی کوچک نوشته ام. و داخل یک ظرف استوانه ای کوچولو قرارشان دادم. و در زنگ­های تمرین به آنها می­پردازم.

گاهی در روز به همه آنها نمی رسم یا ممکن است از بعضی از آنها به دلیل سخت تر یا پرچالشتر بودن طفره بروم.

به همین دلیل، قانونی برای خودم گذاشته ام که چشمانم را ببندم و یک کارت را تصادفی بردارم و هرچه که بود انجامش دهم.

فتوشاپم را که نصب کردم از کارت ها عکس میگیرم و اینجا آپلود می کنم.

در ضمن برای هر تمرین یک پوشه یا کاور یا دفتری در نظر گرفتم. و اسم هر یک را رویش چسبانده یا نوشته ام.