فاطمه کارگر

روز نوشت های فاطمه کارگر

فاطمه کارگر

روز نوشت های فاطمه کارگر

کارخانه برگ

چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ب.ظ

 

 

همش زیر سر این تک برگ پاییزی است که چند روز پیش که تر و تازه بود روش چیزی نوشتم. دوست داشتم همیشه منعطف بماند و مثل الانش خشک نشود، و یک دفترچه برگی داشته باشم، یک دفترچه که برگه هایش از برگ باشد. 

 

امشب یک ساعتی در گوگل به دنیای برگ های پاییزی رفتم. قصدم این بود که ببینم راهی هست که برگ های پاییزی منعطف بمانند، موادی بزنی به آنها تا تازه بمانند و بتوان در حکم کاغذ از آن استفاده کرد بلکه کمکی هم بشود به چوب درختان.

 

در گشتنم به جنبه ی دیگری از برگ های پاییزی پی بردم. به یکی از استفاده های غنی این برگ های عزیز رسیدم، همان کاری که مادرم می‌کند برگ های درخت را معمولا دور نمی‌ریزد آنها را پای درخت یا پای گلدان می ریزد.

 

به عبارتی برگ های پاییزی حکم کود را دارند، کود طبیعی و سالم. که از کودهای شیمیایی بهتر است. 

 

بعضی ها این کار را در باغ و باغچه شان می‌کنند ولی اغلب دور ریخته می شود، گاه مازاد بر نیاز هست. 

 

برگ های درختان توی کوچه ها که رفته گرها روانه ی زباله دانی شان می‌کنند.

 

در خارج این ها را جدا جمع آوری کرده و استفاده کشاورزی از آنها می کنند.

 

اگر جای آن رفته گر یک کارگر کارخانه باشد که وظیفه اش جمع آوری برگ های پاییزی باشد چطور می شود؟

 

بله کارخانه ی برگ که کود حاصل از آن از مهمترین محصولاتش در فصل پاییز باشد.

 

وقتی می توان از این برگ های پاییزی بهینه ترین استفاده ها را کرد چرا اسراف و اتراف؟ مگر زباله دانی برای زباله نیست؟

برگی که می‌تواند کود شود و درخت و میوه که بماند خاک زیر پایش را جان دیگری دهد چرا زباله شود؟

 

آن دانشجوها و فارغ التحصیل های کشاورزی نمی توانند همچین کارآفرینی در ایران راه بیندازند؟

همین برگ های توی خیابان های شهرها مواد خام برای تولید محصول.

 

حال نگاه کلان هم نباشد و کارخانه ای نشود و شعبه هایی در کل کشور هم نشود، یک نفر دانشجوی کشاورزی یا رشته ی مرتبط هم نرود دنبال یک شرکت تولیدی کوچک، حداقل می تواند که مقاله ای اقدام پژوهی بنویسد و دولت را با مزایای آن آشنا کند شاید او آستینی بالا بزند، برگ ها که دارند کیلو کیلو می ریزند و هدر می روند چرا از آنها استفاده ی اقتصادی نشود؟

 

خلاصه امشب از دفترچه ی برگ به کارخانه ی برگ رسیدم.

 

والا من اگه پول داشتم و مانع جدی و ناممکن برای این ایده وجود نداشت، در هر سطحی که می شد حمایت مالی میکردم تا این برگ های دوست داشتنی خرد شدنشان بزرگ شدنشان شود و دوباره سریعتر و قشنگتر و تمیزتر به چرخه طبیعت برگردند. 

  • فاطمه کارگر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">