حالت عصبی و عجولی دارم.
چون امروز اتفاقات پیش بینی ناپذیری پیش اومد
و درنتیجه
از نوشتن عقب ماندم،
کمتر قلم در دست گرفتم،
و کمتر خواندنم.
و گوشم تنگ آوای خودکار بر روی تک برگ با زیرنویس میز است، که با عجله بر روی تک تک خطوط می کوبد و می رود و می دود و بی قرار کشف تازه هاست.
کاش هیچ وقت از قطار نوشتن جا نمانم