فاطمه کارگر

روز نوشت های فاطمه کارگر

فاطمه کارگر

روز نوشت های فاطمه کارگر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اولین» ثبت شده است

دیروز ایده ی نوشتن اولین کتاب در ذهنم شکل گرفت. امروز سه صفحه ی اولش را نوشتم.

ان شاءالله ببینم با چه سرعتی و چطور پیش خواهم رفت تا بعد منطقا تخمین بزنم که در چه بازه ای می توانم تمامش کنم.

هرچند دوست دارم نهایت تا آخر شهریور به اتمامش برسانم.

ولی چون هنوز تجربه ای در زمینه ی نوشتن کتاب نداشته ام، نمی دانم چقدر طول خواهد کشید.

البته به عوامل زیادی بستگی دارد که چقدر زمان ببرد.

عواملی که مربوط به من است و میتوانم با در نظرگرفتن آنها به نوشتن سرعت بدهم، از بعد انتخاب ایده ی کتاب تا الان در ذهنم تکرار می شود و در نوشته هایم نمود می یابد، دیشب در آزادنویسی هزار کلمه ام. صبح در صفحات صبحگاهیم و ظهر در آزاد نویسی بعد مطالعه ام.

اینکه از حاشیه ها کم کنم: خوابم را تنظیم و به اندازه کنم (البته که 9 ساعت خواب زیاد است)، حرف زدن های اضافه را حذف کنم، اتلاف هایم را به صفر برسانم و ارتباطات غیرضرور را کمتر یا قطع کنم.

با رعایت این موارد امید دارم که بعد از سه روز دیگر بتوانم تخمین بزنم که نوشتن این کتاب چقدر زمان می برد.

  ذوق و شوق وصف ناپذیری دارم. همه اش با خودم می گویم بطن کتاب را که نوشتم، بازنویسی می کنم، اصلاح و ویرایش می کنم، جمع بندی می کنم و نسخه نهاییش را تنظیم و در نهایت  آن را منشر می کنم. این نقطه نهایی از همه پرهیجان تر است برایم

  • فاطمه کارگر